آنچه امروزه به علم اقتصاد شناخته میشود ذاتاً قادر نیست اصول عدالت و ارزشهای اخلاقی را مبنای دستگاه تحلیلی و الگوی سیاستگذاریهای اقتصادی خود قرار دهد. علاوه بر این از تبیین پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و ...
مسعود درخشان
بهروزرسانی: ۱۴۰۳/۰۵/۱۷
بررسی کتاب فریب بزرگ، چرا و چگونه؟
آشنایی با اقتصاد اسلامی، هدف غایی
نقد تبیینهای رویکرد ریاضی
بررسی علم اقتصاد در انقلابها
این دوره به نحوی تهیه و تدوین شده است که مباحث آن به سادهترین شکل ممکن بیان شوند و مخاطبان دوره بتوانند بهسادگی متوجه موضوعات مطرح شده شوند. به همین جهت برای شرکت در این دوره هیچ پیشنیاز به خصوصی وجود ندارد و افراد با هر سطحی از آگاهی و تحصیلات میتوانند از مباحث این دوره نهایت استفاده را داشته باشند.
آنچه امروزه به علم اقتصاد شناخته میشود ذاتاً قادر نیست اصول عدالت و ارزشهای اخلاقی را مبنای دستگاه تحلیلی و الگوی سیاستگذاریهای اقتصادی خود قرار دهد.
علاوه بر این از تبیین پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسیِ حاصل از سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی دولت و شرکتهای بزرگ و مؤسسات پولی و مالیِ بخشهای دولتی و خصوصی نیز عاجز است. ازاینرو اقتصاد متعارف را اقتصاد علمنما نامیدهایم که متأسفانه بر دانشکدههای اقتصاد حاکم است.
موضوع این دوره بررسی نقادانهای از منشأ علم اقتصاد جدید است. در این بررسی رویکرد تاریخی را اتخاذ کردهایم. اکثریت اقتصاددانان معاصر بر این عقیدهاند که اقتصاد جدید ساحتی علمی است بدین دلیل که روش تحلیلی بهکاررفته در آن بهواقع ریاضی است. ازاینرو به منشأ و ماهیت رویکرد ریاضی به اقتصاد پرداختهایم؛ زیرا که از اهمیت نظری بسیار بالایی برخوردار است.
این رویکرد مبتنی بر مفاهیم و روابط اقتصادی انتزاعی است که فقط برای بهکارگیری ریاضیات مناسباند. ما بر این عقیدهایم که رویکرد ریاضی موجب شده است که ظرفیت علم اقتصاد در توضیح و رویارویی با مسائل اقتصادی در دنیای واقعی محدود شود درحالیکه این مسائل برای سیاستگذاران اقتصادی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
نشان دادهایم آنچه از رویکرد ریاضی به اقتصاد حاصل شده است چیزی جز «اقتصادِ علمنما» نیست که امروزه به علم اقتصاد جدید معروف است اقتصادِ علمنما فریب بزرگی است؛ زیرا که در پشت نقاب زیبای «اقتصادِ علمی» که ادعا میشود مستقل از ارزشهاست چهره زشت سرمایهداری را پنهان میکند.
اقتصاددانان سرمایهداری معاصر چنین میپندارند که اقتصاد علم است؛ زیرا که ماهیت ریاضی دارد. چنین باوری وجود رابطه متقابل بین اقتصاد و نظام ارزشهای اخلاقی را نفی میکند درحالیکه چنین رابطهای در واقعیت وجود دارد. اقتصاد اسلامی بر ارزشهای الهی برای فرد و جامعه مبتنی است و لذا اقتصادِ علمنما موانع بزرگی در مسیر کشف این نظام ایجاد کرده است.
در این دوره توضیح دادهایم که علم اقتصاد متعارف موجب شده است که توانمندی و گسترۀ درک ما از رویکرد ارزش بنیان به تحلیلهای اقتصادی محدود شود. نخستین گام اساسی در ساختن چارچوبی مستحکم برای فرایندهای نظریهپردازی و سیاستگذاری در اقتصاد اسلامی توجه به همین حقیقت است.
اطلاعات بیشتر
از مجموع 1 امتیاز
1 نظرپروفسور مسعود درخشان (نویسنده کتاب)
متولد ١٣٢٨ در تهران است. ایشان کارشناسی اقتصاد خود را از دانشگاه تهران با رتبه اول اخذ نمود و مقطع کارشناسی ارشد را در رشته اقتصاد در مدرسه اقتصاد لندن (LSE) ادامه داد. سپس مقطع دکتری اقتصاد را در دانشگاههای آکسفورد و لندن روی موضوع کنترل بهینه مدلهای اقتصادسنجی ادامه داد.
سپس به ایران بازگشته و تاسیس و ریاست اسبق دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیهالسلام را عهدهدار شد.
برخی از دستاوردهای استاد گرانقدر دکتر مسعود درخشان به شرح زیر است:
- چهره ماندگار دانشگاه امام صادق علیهالسلام
- برنده جایزه پانزدهمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (کتاب اقتصادسنجی)
- برنده جایزه علامه طباطبایی (معتبرترین جایزه بنیاد ملی نخبگان)
- یکی از پنج دانشمند برتر کشور در سال ١٣٩٧ به گزینش بنیاد ملی نخبگان
- برنده جایزه جهانی سومین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی در نظریه پردازی اقتصاد اسلامی در سال ١٣٩۴
اطلاعات بیشتر